۱۳۸۸ مهر ۱۴, سه‌شنبه

14 اصل مدیریت کیفیت جامع (TQM) در مدارس

  1. یک هدف پایداری برای بهبود ایجاد نمایید. مدارس هرگز نباید به افتخارات گذشته خود قانع باشند، بلکه باید دائماً خود را مورد ارزیابی و سنجش قرار داده و تغییراتی که روشهای تدریس ویادگیری را بهبود می­بخشند، ایجاد کنند. بهبود یک فرایند دائمی است.
  2. فلسفه تغییر و بهبود را به خود بقبولانید. مدیران نیاز دارند تا به رهبری همراه با تغییر و تحول روی آورند که این خود یعنی تحقیق، برنامه­ریزی، ارزشیابی و بهبود مداوم.
  3. از نظارت بسته و رتبه بندی برای دستیابی به کیفیت اجتناب ورزید. نظارت بسته و رتبه­بندی معلمان در طولانی مدت باعث بهبود تدریس و یادگیری نمی­شود. در حقیقت چنین نظارتی احتمالاً منجر به جو مشکوک و دشمنی به جای جو متعهدانه معلمی و صداقت می­گردد.
  4. از تصمیماتی که به منافع کوتاه­مدت به قیمت نتایج بلندمدت نظر دارند بپرهیزید. ایده­های تازه و رویکردهای نوین نباید صرفاً بخاطر زیاد بودن هزینه­ها نادیده گرفته شوند، هزینه نباید هدف نهایی در تصمیمات آموزشی باشد، بلکه کیفیت آموزشی باید سرمنشأ تصمیمات باشد. کلاس­های کوچک­تر، تکنولوژی تازه­تر و کمک معلمان از عواملی هستند که در دراز مدت تأثیر مثبتی بر یادگیری دانش­آموزان دارند.
  5. همه جنبه­های سیستم اجتماعی مدرسه را بهبود بخشید نه فقط کلاس­ها را. کیفیت در مدارس یعنی کارکرد هماهنگ در داخل و بین سیستم­های فرعی آن. هماهنگ و کارگروهی در داخل و در بیرون سیستم ضروری است، یعنی اینکه بین مدارس و والدین وشوراهای مدرسه و مدیریت، بین معلمان و مدیران، بین معلمان و دانش­آموزان باید هماهنگی و کارگروهی وجود داشته باشد.
  6. برای توسعه حرفه­ای در پی ایجاد فرصت باشید. آموزش و پرورش مداوم برای هر شخصی ضروری است، اما کارکنان جدید و معلمان تازه کار اغلب مشکل دارند و گاهی بخاطر سختی تدریس آماده نمی­باشند. برنامه­های ضمن خدمت در سطح مدرسه برای عملکرد مناسب در کلاس درس ضروری است.
  7. نوعی رهبری تغییر را پایه­ریزی کنید. مدیر مدرسه باید یک رهبر با آگاهی باشد، رهبری که بر توسعه سرمایه انسانی پافشاری کند. اولین مسوولیت مدیران برای رشد حرفه­ای اعضایشان و ایجاد یک کانون اخلاقی، خودبهبودی مداوم می­باشد که افتخاری در تدریس و یک عنصر کیفیت می­باشد.در تحلیل نهایی تنها کسانی که می­توانند در آموزش کلاس­ها تغییراتی ایجاد کنند خود معلمان می­باشند. سرانجام خود آنها هستند که باید تصمیم بگیرند که چه تغییراتی برای بهبود یادگیری دانش­آموزان مورد نیاز است. چنین تغییراتی نمی­تواند بصورت حکم باشد چرا که باید در درون حرفه­ها رشد پیدا کند.
  8. ترس را از خود دور کنید. عدم کیفیت زمانی است که دلواپسی در سازمان شایع باشد. افراد نیاز به امنیت دارند اگر خواهان عملکرد خوب هستند، آنها نیاز دارند سوالهای مبهم بپرسند، امور محوله را به چالش بگیرند،ریسک نمایند و ابتکار داشته باشند. اگر بخواهیم معلمان رشد پیدا کنند، تجربه بیندوزند و به بهبود حرفه­ای خود کمک کنند باید بدون دلواپسی حرکت نموده و جوی مورد اعتماد و توأم با احترام را در مدرسه ایجاد کنیم.
  9. موانع بین بخش ها را از بین ببرید. کارگروهی و صداقت نماد عمده کیفیت می­باشد، معلمان و مدیران با هم نیاز دارند تا با مشکل پیچیده بهبود تدریس و یادگیری برخورد نمایند.معلمان به سختی می­توانند خود را از قید و بندهای سنتی رها سازند. مدارس نیز باید از موانع ساختگی که مانع هنکاری و کارگروهی می­شود نظیر جدایی و تخصص گرایی افراطی، اجتناب نمایند.
  10. شعارها و تکیه کلامهایی که باعث نادیده گرفتن مشکلات می­شود را حذف کنید.بسیاری از تکیه کلامها بر مسوولیت اداری و موانع سازمانی ماسک می­زنند. نقایص را پررنگ کنید. زمانی که مشکلات به رجود می­آیند شعارها همیشه برای نقاب زدن علتها پیدا می­شوند، شعار راه حل نیست.
  11. مدیریت به وسیله استانداردهای کمی را از بین ببرید.این قبیل استانداردها عموماً مانع کیفیت یا بهره­وری می­شوند، چرا که جلو پیشرفت را می­گیرند. هنگامی که معلم به این استانداردها دست پیدا کند، انگیزش کمی برای ادامه ترقی خواهد داشت. وقتی کارآیی را با اعداد و ارقام جادویی می­سنجند ادراک شغل به کسب سهمیه وابسته می­شود.این سیستمی نیست که مشوق پیشرفت دائمی باشد. یک فرایند ماشینی است که نتایج منفی را برای کیفیت دارد. مدیریت مبتنی بر اهداف کمی عبارت است از تلاش برای اداره امور بدون دانش انجام کار.
  12. در رفع محدودیتهایی که باعث نادیده گرفتن افتخارات تدریس معلمان می­شود بکوشید. اگر مدیران مدارس می­خواهند نیازهای دانش­آموزان رابرآورده کرده و انتظارات والدین را تحقق بخشند، باید رویه­ها و عملکرد اداری­شان را با دیدحذف کردن آنهایی که بازدارنده پیشرفت می­باشند بررسی نمایند.
  13. یک برنامه آموزش و خودبهبودی را ایجاد کنید. مدارس باید آزمایشگاهی برای یادگیری در همه سطوح باشند- دانش­آموزان، معلمان و مدیران. اگر اصلی وجود دارد که باعث می­شود مدارس سرآمد باشند، آن فراهم نمودن برنامه دقیق آموزش و خودبهبودی برای همه اعضا است.
  14. از هر شخصی برای تغییر کار سازمان استفاده کنید. عملی کردن 13 اصل فوق شاهکار ساده­ای نیست. معلمان و مدیران مدارس ابتدا باید وظیفه جدید رویکرد کیفیت را درک کرده و درباره آن به توافق برسند.

اساس این رویکرد بر پایه بهبود استوار است. در حقیقت نیمی از دستورات TQM متمرکز بر فرایند بهبود است(اصول 1-2-5-6-7-13-14) و هدف نیم دیگر آن مرتفع نمودن موانع بر سر راه پیشرفت است.(اصول3-4-8-9-10-11-12)

Wayne K.Hoy & Dennis J.Sabo

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر