۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه

چرا باید تحصیل را از حالت رسمی و سازمانی درآوریم؟

  • بسیاری از دانش آموزان، به ویژه آنهایی که فقیر هستند به طور شهودی می دانند که مدرسه برایشان چه کار می کند. مدارس به آنان می آموزند که فرایند و محتوا را با هم اشتباه بگبرند. وقتی فرایند و محتوا در هم می آمیزند، منطق جدیدی پذیرفته می شود:
  • هر چه درمان بیشتر باشد، نتیجه هم بهتر است؛ یا اینکه افزایش درمان به موفقیت منجر می گردد. به این ترتیب دانش آموز «آموزش» داده می شود که تدریس را با یادگیری، نمره های بهتر را با دانش و معلومات، مدرک را با قابلیت، و روانی بیان را با توانایی گفتن حرفهای تازه اشتباه بگیرد. تصورات او آنچنان مدرسه زده می شود که خدمات را به جای ارزش بپذیرد. تدابیر پزشکی را با مراقبت بهداشتی،خدمات اجتماعی با بهبود زندگی جمعی، تدابیر پلیسی با امنیت، موازنه نظامی با امنیت ملی و رقابت توانفرسا با فعالیت سازنده اشتباه گرفته شوند. تندرستی،یادگیری،اعتبار جمعی، استقلال و فعالیت خلاق به عنوان محصول کار نهادهایی که مدعی تحقق چنین اهدافی هستند، تعریف می شوند و بهبود آنها هم منوط به تخصیص بودجه بیشتر برای اداره بیمارستان ها، مدارس و سایر نهادهای وابسته می گردد.

«به نقل از ایوان ایلیچ»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر